کتاب قصه کودکانه سفر در جنگل برای آشنایی کودکان با حیوانات - Vojtěch Kubašta

قصه کودکانه «سفر در جنگل» – آشنایی با حیوانات جنگل

کتاب قصه کودکانه سفر در جنگل برای آشنایی کودکان با حیوانات - Vojtěch Kubašta

سفر در جنگل

تصویرگر: وایتِش کوباشتا، نقاش چک
ترجمه نسرین مشایخی
انتشارات کورش
سال چاپ: 1355
نگارش، بازخوانی، بهینه سازی تصاویر و تنظيم آنلاين: گروه قصه و داستان ايپابفا

به نام خدای مهربان

چه کسی بدش می‌آید به یك سفر پرماجرا برود و به جستجوی حیوانات مختلف بپردازد؟ به سرزمین‌های دور برود که فیل‌ها به‌طور آزادانه درحرکت هستند و میمون‌ها هر وقت دلشان می‌خواهد از درختی به درخت دیگر می‌پرند.

در این ماجرا سگی کوچک که «دانیل» نام دارد به همراه گربه‌ای ملوس که نام او «کلارا» است به این سفر می‌روند تا برای باغ‌وحش خود حیوانات مختلفی جمع‌آوری کنند. در این سفر دانیل و کلارا به جایی رسیدند که به زیبایی بهشت و پر از درخت خرما و گیاهان مختلف بود.

اولین حیوانی که به آن‌ها خوش‌آمد گفت شیر بزرگی بود که او را «رئيس جنگل» می‌نامیدند؛

کتاب قصه کودکانه سفر در جنگل برای آشنایی کودکان با حیوانات - Vojtěch Kubašta

ولی برای خوردن تخم شترمرغ اشتهای فراوانی داشت و کلارا و دانیل فکر کردند که اگر او را با خود بیاورند هرگز از عهده سیر کردن او برنمی‌آیند. بنابراین از آوردن شیر پشیمان شدند.

دانیل و کلارا به يك ميمون رسیدند و خیلی زود با او دوست شدند و میمون که خیلی هم قوی و بامزه بود شروع به بازی کرد و کلارا و دانیل را روی دست‌های خود بلند کرد.

کتاب قصه کودکانه سفر در جنگل برای آشنایی کودکان با حیوانات - Vojtěch Kubašta

کلارا و دانیل با خود گفتند: «اگرچه خیلی بامزه است! ولی باید دید چقدر غذا لازم است تا سیر شود؟»

هر باغ‌وحشی باید لااقل یك فیل داشته باشد، مگر نه؟

کلارا و دانیل به کنار رودخانه‌ای رسیدند که فیل بزرگی داشت با خرطوم خود به همه‌جا آب می‌پاشید و با این کار با سوسمارها که دوستان صمیمی او بودند تفریح و بازی می‌کرد. کلارا تصمیم گرفت بر پشت فیل سوار شود ولی دانیل فکر می‌کرد بردن فیل تا باغ‌وحش کار خیلی مشکلی است.

کتاب قصه کودکانه سفر در جنگل برای آشنایی کودکان با حیوانات - Vojtěch Kubašta

کلارا و دانیل به يك اسب آبی رسیدند که حیوان آرام و نجیبی است، ولی همیشه گرسنه است. وقتی‌که اسب آبی پرید و بلوز خرگوشی را که ازآنجا عبور می‌کرد بلعید، دانیل و کلارا از آوردن او به‌کلی منصرف شدند.

کتاب قصه کودکانه سفر در جنگل برای آشنایی کودکان با حیوانات - Vojtěch Kubašta

بعد به زرافه‌ای رسیدند که حمل‌ونقل آن خیلی مشکل ولی خودش خیلی جالب است.. دانیل و کلارا سعی کردند همه نوع غذا جلوی او بگذارند تا بفهمند که چه چیز را بیشتر دوست دارد، ولی این کار به نتیجه‌ای نرسید؛ چون زرافه همه خوردنی‌ها را دوست داشت.

کتاب قصه کودکانه سفر در جنگل برای آشنایی کودکان با حیوانات - Vojtěch Kubašta

دانیل و کلارا درحالی‌که خیلی خسته ولی خوشحال بودند به خانه بازگشتند و هیچ حیوانی را با خود نیاوردند، ولی عکس‌های زیادی از حیوانات مختلف گرفته بودند و به یک‌چیز معتقد شده بودند و آن اینکه باغ‌وحش آن‌ها باید حتماً یك گورخر داشته باشد و برای این کار یک الاغ كوچك خریدند و بدن آن را راه‌راه سفید و سیاه نقاشی کردند!

کتاب قصه کودکانه سفر در جنگل برای آشنایی کودکان با حیوانات - Vojtěch Kubašta

حالا آن الاغ كوچك درست مثل يك گورخر شده بود!

پایان

کتاب قصه کودکانه «سفر در جنگل» توسط گروه قصه و داستان ايپابفا از روي نسخه اسکن چاپ 1355 ، تايپ، بازخوانی و تنظيم شده است.

(این نوشته در تاریخ ۲۹ شهریور ۱۴۰۰ بروزرسانی شد.)



***

  •  

***

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *