این داستان پسری به نام جان و دوستانشه. پدر جان تاجره ولی سارا متأسفانه پدرش را از دست داده و با مادرش که یه پرستار بچه مهربونه زندگی میکنه. پدر استیو مغازهدار درستکاریه و پدر و مادر کلر هم کشاورزان سختکوشی هستند.
بخوانیدRecent Posts
داستان کودکانه: هدیه ی مخصوص خاله ماری
سارا و سالی، دو تا خواهر خیلی مهربون و بامزه هستن! سارا و سالی و پدر و مادرشون اهل کنیا هستن، اما چند وقته که توی استرالیا زندگی میکنن. اونا اطراف شهر زندگی میکنن!
بخوانیدداستان کودکانه قشنگ: ژاکت اسرارآمیز
یک روز معمولی توی مدرسه بود! جیمی رفت دم چوبلباسی تا ژاکتش رو از روی اون برداره! اما جیمی تعجب کرد! ژاکتش مثل همیشه نبود! یک جورایی انگار با بقیهی وقتها فرق داشت!
بخوانید