Recent Posts

قصه‌ آموزنده: حکم ناحق || قصه‌های مثنوی مولوی

داستان-های-آموزنده‌ی-مثنوی-مولوی-قصه‌ی-حکم-ناحق

یک پیرمرد کم‌بنیه و لاغراندام که خیلی رنجور بود پیش طبیبی رفت و گفت: «حالم خیلی بد است چاره‌ای کن.» طبیب نبض او را گرفت و زبانش را معاینه کرد و پرسید: «دیشب چه خورده‌ای؟» گفت: «هیچ» پرسید: «صبحانه چه خورده‌ای؟» گفت: «هیچ».

بخوانید