روزی بود، روزگاری بود. در یک جای خیلی دور، پیرمرد و پیرزنی زندگی میکردند. آنها یک دختر زیبا و یک پسر کوچک داشتند. از شانس بد آنها، پیرمرد و پیرزن از دنیا رفتند و خواهر و برادر تنها ماندند.
بخوانیدRecent Posts
قصه صوتی کودکانه: ملافه های خاله خرسه || با صدای مریم نشیبا
پاییز به جنگل آمده بود و همه جا غلغله بود. خاله خرسه هم باید همه ی کارهایش را انجام می داد تا به خواب زمستانی برود. او خیلی تمیز بود و باید همه ی ملافه هایش را می شست.
بخوانیدقصه کودکانه کارتونی: گنج های درون غار
روزی روزگاری در جزیره ای در اقیانوس آرام، دو تا دوست به اسم کسپر و فالکی زندگی می کردند. اونها با هم زندگی می کردند و از ماهیگیری پول به دست می آوردند...
بخوانید