داستان آموزنده: یک شکارچی گوزنی را نزدیک جنگل دید و برای اینکه شکارش کند او را دنبال کرد. گوزن بهشتاب خود را به جنگل رساند و در پی جایی میگشت که خود را از چشم شکارچی پنهان کند.
بخوانیدRecent Posts
قصههای لافونتِن: داستان گربه، راسو و خرگوش || قاضی فاسد
داستان آموزنده: خرگوشی چند روزی از خانۀ خود سفر کرد. یک روز راسویی از جلوی خانۀ او میگذشت دید کسی در آن نیست. چون خسته بود و جایی را نداشت توی آن خانه منزل کرد. چند روز بعد خرگوش از سفر بازآمد.
بخوانیدقصههای لافونتِن: داستان عقاب و زاغچه || حد خودت را بشناس!
داستان آموزنده: زاغچهای در صحرا روی زمین پی دانه میگشت که شکم خود را سیر کند. ناگهان عقابی از آسمان فرود آمد و در نزدیکی زاغچه بر زمین نشست. زاغچه از دیدن عقاب بر خود لرزید
بخوانید