داستان کودک: بره کوچولو هر چیزی را که میدید، به آن علاقهمند میشد. او دربارهی پروانههای دشت کنجکاو بود. او میخواست بداند چرا پرندگان جیکجیک میکنند
بخوانیدRecent Posts
قصه کودکانه: ساعت دیواری و ساعت کوچولو || کی بهتره؟
داستان کودکانه: روزی از روزها یک ساعتِ کوچولو توی یک اتاق کوچولو آمد. ساعت کوچولو از آن ساعتهایی بود که آن را به دست میبندند و به آن میگویند ساعت مُچی.
بخوانیدقصه شب کودکانه: خرگوش و هویج و روباه || هرکاری یه وقتی داره!
داستان کودکانه: روزی روزگاری دو خرگوش، یکی باهوش و آنیکی بازیگوش از لانه بیرون آمدند. آنها میخواستند غذای خوشمزهای که همان هویج است پیدا کنند. خرگوش سیاه باهوش بود و خرگوش قهوهای بازیگوش.
بخوانید