Recent Posts

داستان کودکانه: پینوکیو، عروسک چوبی

داستان-کودکانه-پینوکیو،-عروسک-چوبی

داستان کودکانه: در دهکده‌ای کوچک در ایتالیا پیرمردی نجار به نام پدر ژِپتو زندگی می‌کرد. یک روز او عروسک پسربچه‌ای را از چوب ساخت. ازآنجایی‌که پدر ژپتو هیچ خانواده‌ای نداشت، با خود گفت: «ای‌کاش، این عروسک یک پسر واقعی بود.»

بخوانید

داستان آموزنده: مادربزرگ و گربه‌ها || قصه‌ عامیانه‌ای از فلسطین

داستان آموزنده: مادربزرگ و گربه‌ها || قصه‌ عامیانه‌ای از فلسطین 1

داستان نوجوان: روزگاری نه‌چندان دور، در زادگاه من، در روستایی از روستاهای شمال فلسطین، پیرزنی کوچک اندام زندگی می‌کرد که همه او را مادربزرگ می‌نامیدند. شوهر و فرزندان پیرزن مرده بودند و او در این دنیای بزرگ، تنهای تنها بود.

بخوانید