شیری که بسیار پیر شده و قادر به شکار نبود، تصمیم گرفت از عقل خود کمک بگیرد. او با تظاهر به بیماری در غاری دراز کشیده بود
بخوانیدRecent Posts
قصه آموزنده ازوپ: شما هم دُمهایتان را ببُرید! || منفعت طلب نباش
روباهی به دامی گرفتار شد و دم خود را از دست داد. او چنان از ظاهر خود شرمسار بود که زندگی به کامش تلخ شد؛
بخوانیدقصه آموزنده ازوپ: پیش از پریدن فکر کن || به عاقبت کار فکر کن
روباهی در میان راه به گودال آبی سُر خورد؛ اما هر چه کرد نتوانست از آن بالا بیاید. در همین هنگام بُز تشنهای از راه رسید. بز با دیدن روباه از او پرسید که آب گوار است یا نه
بخوانید