روباهی هنگام بالا رفتن از پرچین باغی سُر خورد. برای آنکه به زمین نیفتد، به بوتۀ روندۀ نسترنی چنگ زد.
بخوانیدRecent Posts
قصه آموزنده ازوپ: دست و زبان || گفتار و کردار باید یکی باشد
روباهی که از دست شکارچیان میگریخت، از هیزمشکنی خواست تا او را پنهان کند. هیزمشکن به روباه گفت تا در کلبۀ او مخفی شود.
بخوانیدقصه آموزنده ازوپ: انگور ترش || بهانه تراشی پس از شکست
درخت انگوری به درخت دیگری تکیه داد و از آن بالا رفت. روباه گرسنهای خوشههای انگور را دید که از درخت آویخته بود
بخوانید