در یکی از روزهای زمستان، مردی ماری را که از شدت سرما یخ زده بود یافت. مرد دلش به حال مار سوخت و او را توی سینه خود گذاشت...
بخوانیدRecent Posts
قصه آموزنده ازوپ: هویت نادرست || تظاهر یعنی خودفریبی
گرگی با خود فکر کرد اگر لباس مبدّل بپوشد، غذای فراوان به دست خواهد آورد. ازاینرو بهقصد فریب چوپان، پوستینی به تن کرد...
بخوانیدقصه آموزنده ازوپ: فقط هیاهو و قُمپز | بعضی آدمها فقط حرف میزنند
صدای قورقور قورباغهای، توجه شیری را به خود جلب کرد. شیر که تصور میکرد چنان صدای بلندی از گلوی جانوری تنومند بیرون میآید به سمت صدا راه افتاد؛
بخوانید