سگی که در آخور رفته بود، نه خودش میتوانست علوفه بخورد و نه به اسبی که آنجا بود، اجازۀ نزدیک شدن به آخور را میداد.
بخوانیدRecent Posts
قصههای ازوپ: کارگر ناشی || تکلیف خودت و کارت را روشن کنید!
کارگری ناشی همچنان که پشم گوسفندی را میچید، پوست و گوشت او را هم میبرید.
بخوانیدقصههای ازوپ: خشم و غوغا، کاری از پیش نمیبرد || لاف زدن ممنوع!
شیری با الاغی شریک شدند و به شکار رفتند. وقتی به غاری رسیدند که تعدادی بز وحشی در آن بودند
بخوانید