Recent Posts

داستان کودکانه: پسر سرخپوست و اسبش

داستان کودکانه: پسر سرخپوست و اسبش 1

یکی بود یکی نبود. سرخپوست کوچولویی بود که آرزو داشت یک اسب داشته باشد. ولی او اسب نداشت و مجبور بود پیاده راه برود. او می‌توانست آواز بخواند، او می‌توانست برقصد، اما او اسب نداشت.

بخوانید