Recent Posts

داستان کودکانه: در جستجوی نِمو || داستان زندگی ماهی‌ها در اقیانوس

کتاب داستان کودکانه در جستجوی نِمو (23)

مارلین یک دلقک ماهی بود. ولی بچه‌ها، نه اینکه او حتماً زندگی شادی هم داشت. او همیشه برای پسر کوچکش نمو که یکی از باله‌هایش از دیگری کوچک‌تر بود، نگرانی داشت. مارلین همۀ خانواده‌اش را وقتی‌که نمو هنوز یک تخم کوچک بود، در حادثه‌ای در حملۀ یک ماهی باراکودا از دست داده بود.

بخوانید

کتاب تخیلی نوجوانه: شرکت هیولاها || اینجا از جیغ، برق تولید می‌کنند!

کتاب تخیلی نوجوانه شرکت هیولاها (24)

همۀ بچه‌ها فکر می‌کنند وقتی‌که هوا تاریک می‌شود و به رختخواب می‌روند، هیولاها از پشت درهای کمد اتاقشان آن‌ها را دید می‌زنند. ولی بچه‌ها نمی‌دانند که در آن وقت شب آن‌ها سر کار خودشان هستند. هیولاها درهای کمد بچه‌ها را باز می‌کنند و وارد اتاقشان می‌شوند

بخوانید