در خیلی زمانهای پیش، شهری بود که آن را بابل میخواندند. بابل بزرگترین شهر آن روزگار بود، ساختمانهای بزرگ و بتکدههای پرشکوه داشت. همۀ مردم این شهر بتپرست بودند. در این شهر جوانی زندگی میکرد، که او را ابراهیم میگفتند
بخوانیدRecent Posts
قصه های قرآن: داستان حضرت داود علیه السلام
پسازآنکه حضرت موسی وفات یافت، یوشعِ پیامبر، جانشین حضرت موسی، قوم خود را در سرزمین پربرکت و خرم ساکن ساخت. مردم، در روزگار یوشع پیامبر آموخته بودند که چگونه با دشمنان نبرد کنند و آموخته بودند که چگونه از رهبر و پیشوای خود اطاعت کنند
بخوانیدقصه کودکانه یک روز بد برای فرانکلین || برای دوستت نامه بنویس!
فرانکلین دوست دارد زمستان بیرون از خانه بازی کند. او میتواند با اسکیت به جلو و عقب برود. او دوست دارد دانههای برف را در دهانش بگیرد و روی برف، شکل ستاره را درست کند.
بخوانید