روزی کک، ملخ و اردک کوکی تصمیم گرفتند باهم مسابقه بدهند. آنها میخواستند بدانند کدامیک بلندتر از دیگران میپرد. پس مسابقهای ترتیب دادند و همه را دعوت کردند، تماشاچیان زیادی به محل مسابقه آمدند. سه قهرمان نامدار پرش هم در تالار حاضر شدند،
بخوانیدRecent Posts
قصه کودکانه: جوجه اردک زشت || هانس کریستین اندرسن
دهکدهای بود زیبا که اطراف آن را جنگل پوشانده بود و داخل جنگل، قصری قدیمی در میان برکههایی عمیق، سر برافراشته بود و در پرتو خورشید میدرخشید. از پای دیوارهای قصر تا برکهها، پر از بوته بود. بوتهها خیلی بلند بودند و بکر و دستنخورده.
بخوانیدقصه کودکانه: هر کاری که پیرمرد بکند همان درست است
این قصه را وقتیکه بچه بودم برایم تعریف کردند و حالا من میخواهم آن را برای شما تعریف کنم. باور کنید، هر بار که این قصه را میشنوم، احساس میکنم شیرینتر و جذابتر شده است، چون قصهها هم مثل خیلی از آدمها هرچه از عمرشان میگذرد، قشنگتر و دوستداشتنیتر میشوند.
بخوانید