Recent Posts

قصه کودکانه پیش از خواب: پشمالو

قصه-کودکانه-پشمالو

یکی بود یکی نبود، بچه خرس تپل قهوه‌ای‌رنگی بود که همه او را «پشمالو» صدا می‌کردند. پشمالو بچه خرس خیلی خوبی بود. ولی یک عیب بزرگ داشت و کار بدی می‌کرد. می‌دانید کار بد پشمالو چه بود؟

بخوانید

قصه کودکانه پیش از خواب: کلاغ مهربان

قصه-کودکانه-کلاغ-مهربان

در جنگل قشنگ و سرسبزی، کلاغ مهربانی زندگی می‌کرد که قصه‌های زیادی بلد بود. هرروز، وقتی خورشید خانم از درخشیدن در آسمان خسته می‌شد و پایین و پایین‌تر می‌رفت، بچه‌های حیوانات و جوجه‌های کوچک و بازیگوش، اطراف درختی که لانۀ کلاغ روی آن بود جمع می‌شدند تا کلاغ مهربان از قصه‌های قشنگش برای آن‌ها تعریف کند.

بخوانید

قصه کودکانه: چی شده کرم ابریشم!

قصه-کودکانه-چی-شده-کرم-ابریشم!

یکی بود یکی نبود، زیر گنبد کبود، کرم ابریشم کوچولو و قشنگی بود که احساس می‌کرد مریض شده. خیلی بی‌حال و بی‌حوصله شده بود. هر وقت که دوستانش به دیدارش می‌آمدند تا باهم بازی کنند، کرم کوچولو می‌گفت: «نه من اصلاً حوصله بازی ندارم. دلم می‌خواهد بخوابم!»

بخوانید