اهالی ده، او را «مو نارنجی» صدا میکردند. چون موهایش به رنگ نارنجی بود. این دختر با مادرش در یک کلبه در کنار رودخانه زندگی میکرد و اسمش «ماهخانم» بود.
بخوانیدRecent Posts
کتاب شعر کودکانه: خاله پری || شعر کودکانه دربارهی خاله
خالهی من خیلی خوبه بهش میگم خاله پری گلهای زرد و صورتی داره به روی روسری خواهرِ مادر منه دوسِش دارم خیلی زیاد دنیا واسم بهشت میشه وقتی به خونه مون میآد
بخوانیدکتاب شعر کودکانه: حسنک و دختر شاه پریان
یکی بود یکی نبود یک روزی تنگ غروب حسنک نشسته بود روی الاغ چشمهای او شده بود رنگ غروب حسنک کجا میرفت؟ به ده بالا میرفت
بخوانید