حُضرت عُزیر که از پیامبران الهی بود، برای انجام مسافرتی الاغی خرید و برای دیدن برادرش بهسوی شهر انطاکیه (شهری در نزدیکی دریای مدیترانه و در جنوب کشور ترکیه) حرکت کرد. روزها درحرکت بود و هرچه به خانهی برادرش نزدیکتر میشد، بیشتر احساس شادمانی و خوشحالی میکرد؛
بخوانیدRecent Posts
مجموعه شعر کودکانه: مامان پری یه نینی آورد، میخوای ببینی؟
مامان پری نینی ش رو امروز آورد به دنیا یه دختر کوچولو شکل مامان و بابا همه میگن که چشمهاش شبیه خاله جونه خال روی لُپِش هم شبیه خال اونه
بخوانیدکتاب شعر کودکانه: مملی و پری مهربان
سلام سلام ای بچهها من اومدم دوست شما به من میگویند مملی یک پسر کاکلزری قصههایم را شنیدید شیطنتم رو ندیدید امروز میخوام یه ماجرا بگم براتون بچهها
بخوانید