Recent Posts

قصه کودکانه: دهکده تارعنکبوت طلایی

قصه-پریان-دهکده-تارعنکبوت-طلایی (5)

سال‌ها قبل، در سرزمینی دورافتاده، دهکده‌ای بود که بالای یک تپه قرار داشت. نام آن دهکده «ارا» بود. ولی مردم، آنجا را به نام «تارعنکبوت طلایی» می‌شناختند. در آن دهکده زنی بود که پارچه‌های خیلی زیبا می‌بافت. او هم‌چنین لباس‌های بسیار زیبایی از آن پارچه‌ها می‌دوخت.

بخوانید

قصه کودکانه: گربه‌ای با کفش || گربه چکمه پوش

قصه-کودکانه-ای-از-سرزمین-پری-ها-گربه‌ای-با-کفش-(1)-

در روزگاران گذشته، در سرزمینی دور، مردی بود که سه پسر با یک خانه و یک الاغ و یک گربه داشت. وقتی مرد، خانه‌اش را به پسر اول بخشیده بود، الاغ را به پسر دوم و گربه را به پسر آخر داده بود. پسر سوم، نامش تام بود و صاحب گربه شده بود. تام با گربه خیلی مهربان بود و گربه هم تام را دوست داشت.

بخوانید