Recent Posts

قصه کودکانه پریان: شاهزاده‌ای که اسباب‌ بازی بود

قصه-پریان-شاهزاده‌ای-که-اسباب‌بازی-بود

در روزگاران قدیم، آن‌طرف دره‌ها و تپه‌ها و دریاها، شاهی حکومت می‌کرد که برای مردمان سرزمینش، شاه بسیار خوبی بود. او با ملکه‌ی بسیار زیبایی ازدواج کرده بود. ملکه خوشحال و شاد بود. پری کوچکی دوست او بود که نامش «تابورت» بود.

بخوانید

قصه کودکانه پریان: علی و طوطی || مهربانی با حیوانات

قصه-پریان-علی-و-طوطی

در روزگار قدیم پسری به نام علی بود که با پرندگان با مهربانی رفتار می‌کرد. یک روز صبح که علی برای قدم زدن به جنگل رفته بود، پرنده‌ی زیبایی را نزدیک درختی دید. او تابه‌حال نظیر این پرنده را ندیده بود. پرنده بال‌های رنگارنگ داشت. بال‌های او قرمز، آبی و طلایی بود.

بخوانید