Recent Posts

قصه کودکانه: خرگوشی که هویج دوست نداشت

قصه-کودکانه-خرگوشی-که-هویج-دوست-نداشت

«گوش دراز» خرگوش کوچولوی شیطان و قشنگی است که با پدر و مادرش در لانه‌ی کوچکی میان مزرعه‌ی سرسبزی زندگی می‌کند. گوش دراز تمام روز را میان علف‌های بلند می‌دود و با دوستانش بازی می‌کند یا به دیدن همسایه‌هایشان می‌رود و ساعتی را با آن‌ها می‌گذراند.

بخوانید

قصه کودکانه: لاک‌پشتی که لاکش را دوست نداشت

قصه-کودکانه-لاک‌پشتی-که-لاکش-را-دوست-نداشت

«لاکی» لاک‌پشت کوچولویی است که در جنگل سرسبز و قشنگی زندگی می‌کند. او در تمام طول روز، در جنگل قدم می‌زند، از علف‌های تازه و خوشمزه می‌خورد، گل‌های رنگارنگ را بو می‌کند، از آب خنک چشمه می‌نوشد و هر وقت خسته می‌شود، سرش را توی لاک محکمش می‌بَرد و می‌خوابد.

بخوانید