کالولو خرگوش پیر و شیر و میمون باهم در يك دهکده زندگی میکردند و هرکدام از آنها هم صاحب يك باغ بود؛ اما باغهایشان از دهکده فاصله داشت و نمیتوانستند اغلب به سر کشی آنها بروند.
بخوانیدRecent Posts
قصه کودکانه: کی آقا خلیل را خبر کرد؟ || همکاری و اتحاد بهتر از رقابت است
در روستایی کوچک و باصفا پیرمرد خوب و مهربانی زندگی میکرد به نام «بابا رحیم». بابا رحیم توی این دنیای بزرگ بزرگ یک طویلهی کوچک داشت. در گوشهای از این طویله جای گرم و راحتی برای مرغ و خروسهایش درست کرده بود.
بخوانیدقصه کودکانه: گربه کوچولو و کبوتر سپید || دوست خوب چه خوبه!
روزی روزگاری، بچهگربهی کوچک و ملوسی به اسم «پیشی» با مادرش در باغچهی باصفایی زندگی میکرد. پیشی موهای سفید و بلندی داشت، با روبانی قرمز و قشنگ به دور گردن.
بخوانید