Recent Posts

قصه صوتی قدیمی: شاهزاده شاد || نوشته اسکار وایلد – کامل

قصه صوتی قدیمی: شاهزاده شاد || نوشته اسکار وایلد - کامل 1

در بلندترین نقطه‌ی شهر، روی پایه‌ی بزرگی، مجسمه‌ی شاهزاده‌ی شاد برپا بود. تنش سراپا پوششی از طلای ناب داشت و دو یاقوت کبود درخشنده به جای چشم‌هاش بود و دسته‌ی شمشیرش از یاقوت درشت سرخ بود. همه از شاهزاده‌ی شاد تعریف می کردند و اونو دوست داشتند و در حرف‌هاشون، از اون مثال می‌آوردند…

بخوانید

قصه صوتی قدیمی: بزی که گم شد || بخش 1 و 2 کامل

قصه-صوتی-قدیمی--بزی-که-گم-شد-کاور

سال‌ها پیش از این توی یک ده، پیرمردی زندگی می‌کرد که یه بز داشت. یه بز خیلی بزرگ، دندون طلای سم طلا ، قدش بلند، پشمش مثل نخ طلا، ریشش سفید، چشم‌هاش سیاه، شاخش بلند و پیچیده، رنگ حنا. پیرمرد این بز وُ خیلی دوست داشت و به هیچکس هم نشونش نمی‌داد...

بخوانید

قصه صوتی قدیمی: پیتر و گرگ || بخش 1 و 2 کامل

قصه-صوتی-قدیمی-پیتر-و-گرگ--کاور

بچه های عزیز! می خوام حالا یه داستان خیلی قشنگ براتون تعریف کنم. این داستان درباره یه پسر کوچولو به اسم پیتر و یه گرگه. البته من به تنهایی اونو براتون تعریف نمی کنم. بلکه یک ارکستر بزرگ، منو در گفتن این داستان همراهی می‌کنه...

بخوانید