سلام. مدیر سایت ایپابفا هستم. بعد از مدتها تصمیم گرفتم به «وبلاگ مدیر» سر بزنم و چیز تازه ای بنویسم.
بخوانیدRecent Posts
قصه کودکانه: دریاچهای پر از قو || در کنار دوستان، تنها نیستیم!
دریاچهی زیبایی بود، آبی آبی. این دریاچه کنار کوههایی پر از درختان سبز قرار داشت. توی دریاچه پر بود از ماهیهای رنگارنگ. روی دریاچه پر بود از قوهای سفید و زیبا؛ اما بین این قوهای سفید، قوی سیاه قشنگی بود که از رنگ خودش خوشش نمیآمد.
بخوانیدقصه کودکانه: مداد رنگیهای دوستی || هرچه داریم، با هم قسمت کنیم!
مریم و نرگس، دو دوست کوچولو و خوب هستند که خانههایشان کنار هم قرار دارد و فقط با یک دیوار آجری کوتاه از هم جدا میشود. آنها بیشتر ساعتهای روز را باهم میگذرانند، بازی میکنند، به قصههایی که مادرانشان تعریف میکنند گوش میدهند و خانهی یکدیگر به مهمانی میروند؛
بخوانید