Recent Posts

قصه های شیرین فیه ما فیه: میوه‌ی شاخه‌های لرزان

قصه-های-شیرین-فیه-ما-فیه-مولوی-میوه‌ی-شاخه‌های-لرزان

در زمان عُمر، مردی بود سخت پیر و زمین‌گیر. آن‌چنان درمانده که دخترش به او غذا می‌خوراند و همچون کودکی به او رسیدگی می‌کرد. روزی عمر به آن دختر گفت: «آفرین بر تو که در این زمانه هیچ فرزندی همچون تو، پرستار و غمخوار پدرش نیست.»

بخوانید