Recent Posts

قصه کودکانه پیش از خواب: بچه‌ های طلایی / ماهیگیر و ماهی جادویی

قصه های شب برای کودکان ایپابفا بچه‌های طلایی

زن و مرد فقیری بودند که از راه ماهیگیری زندگی می‌کردند. آن‌ها چیزی جز یک کلبه‌ی کوچک نداشتند و زندگی‌شان به‌سختی می‌گذشت. حتی بعضی وقت‌ها به‌زور می‌توانستند شکمشان را سیر کنند. روزی مرد برای گرفتن ماهی، تورش را در آب انداخته و منتظر نشسته بود.

بخوانید

قصه کودکانه پیش از خواب: دختر باهوش / همه جا زرنگ بازی درنیار

قصه های شب برای کودکان ایپابفا دختر باهوش

کشاورز فقیری بود که خودش زمین نداشت و برای مردم کار می‌کرد. این کشاورز از مال دنیا فقط یک دختر و یک خانه‌ی کوچک داشت. روزی دخترش به او گفت: «باید از حاکم خواهش کنیم که زمین کوچکی به ما بدهد.» وقتی‌که حاکم از فقر کشاورز باخبر شد، خارستان کوچکی را در اختیار او گذاشت تا روی آن کار کند.

بخوانید