«بیدار شوید... دیگر خواب بس است... زود باشید وقت بیدار شدن است... دختر بهار همه جا سر میکشید و همه را بیدار میکرد. حیوانات کوچکی که داشتند بازی میکردند ترسیدند. اما دخترک بهار خندید
بخوانیدRecent Posts
قصه کودکانه پیش از خواب: شیشه شیر مال کیست؟
«سانی» کوچولو که پنج ساله شده بود همراه پدر و مادرش در طبقهی سوم یک آپارتمان زندگی میکردند. آقای «پانلی» نیز امسال شصت و پنج ساله شده بود و او نیز در آپارتمان روبروی آپارتمان سانی کوچولو و خانوادهاش زندگی میکرد.
بخوانیدقصه کودکانه پیش از خواب: شرکت در جشن
خرگوش سفید کوچولویی به نام «جیبی» قرار بود همراه مادرش در جشن بزرگی که در جنگل برپاشده بود شرکت کند. جیبی خیلی خوشحال بود و سر از پا نشناخته بالا و پائین میپرید.
بخوانید