سلام! من «پوگو» هستم. مردم میگویند که من زیباترین تولهسگ دنیا هستم. اما من یک راز بزرگ هم دارم ... من میخواهم در تمام ورزشها قهرمان بشوم.
بخوانیدRecent Posts
داستان مرد حق نشناس:داستانی از مثنوی مولوی برای کودکان: مرد حق نشناس
در روزگاران قدیم، جهانگرد فقیری بود که سگ باوفایی داشت و همیشه برای گردش و سیاحت با سگش از شهری به شهر دیگر سفر میکرد. یک روز هنگام سفر، سگ او در کنار جاده به روی زمین افتاد و پس از مدتی مُرد. جهانگرد در کنار جسد سنگ نشست
بخوانیدداستان آموزنده عاقبت عجله کردن / وقتی یک میخ سر جای خودش نباشد/ قصه های برادران گریم
تاجری در بازار معاملهی خوبی کرد. او تمام کالاهایش را فروخت و کیسهی پولش را با سکههای طلا و نقره پر کرد. بعد خواست به راه بیفتد تا قبل از اینکه شب بشود به خانه برسد. خورجین و کیسهی پول را روی اسبش گذاشت و همراه مستخدمش به راه افتاد.
بخوانید