دیکی کوچکترین بچه خانواده اردکها بود. همه میگفتند که او جوجه خوشقیافهای است و هیچکس تابهحال پرهایی به زردی و نرمی پرهای کرکی او ندیده. اما دیگی کمی شیطان بود
بخوانیدRecent Posts
داستان کودکانه: هانسل و گرتل در خانه شکلاتی / هنسل و گرتل
روزی هانسل و گرتل برای گردش رفتند به جنگلی که بسیار زیبا به نظر می آمد. آنها گلهای شقایق، بنفشه و تمشك می چیدند و به آواز مرغان خوشخوان جنگلی گوش می دادند و از تماشای ورجه فروجه سنجابها در روی درختان لذت می بردند.
بخوانیدداستان آرتورشاه و دلاوران میزگرد: جلد 6 کتابهای طلائی برای نوجوانان
افسانه کینگ آرتور ، مرلین و شمشیر افسانه ای آرتورشاه و ماجراهای خواندنی شوالیه های میزگرد، همه و همه در جلد 6 کتابهای طلائی...
بخوانید