Recent Posts

قصه صوتی: ماهی سیاه کوچولو / نوشته: صمد بهرنگی

قصه ماهی سیاه کوچولو صمد بهرنگی

شب چله بود. ته دریا ماهی پیر دوازده هزارتا از بچه‌ها و نوه‌هایش را دور خودش جمع کرده بود و برای آن‌ها قصه می‌گفت: «یکی بود یکی نبود. یک ماهی سیاه کوچولو بود که با مادرش در جویباری زندگی می‌کرد. این جویبار از دیواره‌های سنگی کوه بیرون می‌زد و در ته دره روان می‌شد.

بخوانید