برای روماتیسم و پا درد خوب است؛ مادر گفت. برای اولین بار که دیدمش مثل بچه ای بود که تازه اسمش را در مدرسه نوشتند و دنبال گوشه ای برای فرار میگردد.
بخوانیدRecent Posts
داستان کوتاه «بهترین کارگردان» / جمشید محبی
این که تصمیم گرفتند توی جشنوارهی امسال مجری را هم مثل بقیه بیخبر بگذارند از هویت برندهها، کار جالبی است به نظرم. تا اینجا که جالب بوده. اجرایم را با دشواریهایی همراه کرده اما در عوض همه چیز طبیعی است.
بخوانیدداستان کوتاه «تنهایی طبقهای» / جمشید محبی
به عنوان یک بچهپولدار (ریچ کید) بیستودو ساله که بابت ریش و سبیل انبوه و هیکل دُرشتش همواره بزرگتر از سنش به نظر میرسد، دو تا ماشین دارد و هر طرف که بخواهد، میتواند برود؛ به خودی خود ایستادن کنار خیابان و منتظر تاکسی شدن کار ناخوشایندی است
بخوانید