در روزگاران قدیم، نزدیک جنگلی بزرگ، هیزم شکن پیری زندگی میکرد. او دو فرزند داشت؛ پسری به نام هنسل و دختری با نام گرتل. آنها فقیر بودند.
بخوانیدRecent Posts
افسانهی آهوی جادو شده / قصهها و داستانهای برادران گریم
روزگاری، برادر و خواهری بودند که خیلی همدیگر را دوست داشتند. مادر آنها مرد و پدرشان زن دیگری گرفت.
بخوانیدافسانه تعطیلات حقه بازان / قصهها و داستانهای برادران گریم
روزی از روزهای پاییز خروس جوانی به همسرش گفت: همسر کوچولویم، حالا فصل فندق و ذرت است، بیا باهم به کوه برویم و دلی از عزا دربیاوریم.
بخوانید