نباید گفت یک خیاط فقیر هرگز نمیتواند به افتخارات و درجات بالا دست یابد. مهم این است که گوشبهزنگ و هوشیار باشد تا درهای اقبال به رویش باز شود.
بخوانیدRecent Posts
افسانهی گنجشک و بچههایش / قصهها و داستانهای برادران گریم
گنجشکی چهارتا از بچههایش را به آشیانه پرستو برد و بزرگ کرد. جوجه گنجشکها تازه پر درآورده بودند که روزی باد سهمگینی آشیانه آنها را فرو ریخت.
بخوانیدافسانهی خیاط و خرس / قصهها و داستانهای برادران گریم
یکی بود یکی نبود، شاهزاده خانم متکبری بود که هر بار خواستگاری برایش میآمد، هیچ چیز برای عَرضه کردن نداشت مگر اینکه چند معما بگوید.
بخوانید