یکی بود یکی نبود، پادشاهی بود که دوازده دختر داشت: یکی از یکی زیباتر. هر دوازده دختر در سالن بزرگ قصر باهم میخوابیدند
بخوانیدRecent Posts
افسانهی روباه و اسب / قصهها و داستانهای برادران گریم
روزی روزگاری، دهقانی بود که اسبی داشت. اسب سالها وفادارانه به صاحبش خدمت کرده، ولی دیگر پیر شده بود و نمیتوانست مثل گذشته کار کند.
بخوانیدافسانهی شاهزاده شجاع / قصهها و داستانهای برادران گریم
یکی بود یکی نبود، شاهزاده ای بود که سری نترس و روحیه ای چنان ماجراجو داشت که آرامش خانه پادشاه با آن سازگار نبود.
بخوانید