یکی بود یکی نبود، پادشاهی بود که پسری کوچک داشت. پیشگویان پیشبینی کرده بودند وقتی پسرک به سن شانزدهسالگی برسد گوزنی او را میکشد.
بخوانیدRecent Posts
افسانهی قبرِ کودک / قصهها و داستانهای برادران گریم
مادری بود که پسری هفتساله داشت. پسر این زن چهرهای زیبا و خوشایند داشت و هر کس که او را میدید خوشش میآمد.
بخوانیدافسانهی هانسِ جوجهتیغی / قصهها و داستانهای برادران گریم
یکی بود یکی نبود، کشاورزی بود که از مال و ثروت دنیا بهره فراوان داشت، و تنها چیزی که نداشت اولاد بود.
بخوانید