مادری بود که پسری هفتساله داشت. پسر این زن چهرهای زیبا و خوشایند داشت و هر کس که او را میدید خوشش میآمد.
بخوانیدRecent Posts
افسانهی هانسِ جوجهتیغی / قصهها و داستانهای برادران گریم
یکی بود یکی نبود، کشاورزی بود که از مال و ثروت دنیا بهره فراوان داشت، و تنها چیزی که نداشت اولاد بود.
بخوانیدافسانهی سه داستان کوتاه درباره وزغها / داستانهای برادران گریم
یکی بود یکی نبود، دختر کوچکی بود که مادرش هرروز موقع ظهر به او یک ظرف شیر و چندتکه نان میداد...
بخوانید