روزی بود و روزگاری بود. یکی از پادشاهان زمان قدیم رغبت زیادی به شکار داشت و هرچند روز یکبار با چند تن از نزدیکان به شکار میرفت.
بخوانیدRecent Posts
قصه آموزندهی موش و مار / قصههای مرزباننامه
روزی بود و روزگاری بود. یک موش جوان بود که از صحرا به ده آمده و پس از جستجو، راه مطبخ خانه کدخدا را پیدا کرده بود
بخوانیدقصه آموزندهی روباه و خروس / قصههای مرزباننامه
روزی بود و روزگاری بود. یک خروس بود که قصه گفتن و داستان شنیدن را دوست میداشت
بخوانید