ابو عبدالله بن جنید در شهر «واسط» زندگی میکرد، روزی حضرت حجت علیه السلام غلامی را نزد او میفرستد تا او را بفروشد.
بخوانیدRecent Posts
داستانهای امام زمان (عج): حقّ پسر عمویت را جدا کن!
شخصی از مردم عراق نزد من آمد، او سهم امام علیه السلام مال خودش را آورده بود. من آن را برای حضرت علیه السلام فرستادم.
بخوانیدداستانهای امام زمان (عج): بروید کربلا تا زبان نوجوان باز شود!
«سُرور» مرد عابد و زاهدی بود، و هیچگاه صدایش را بلند نمیکرد. روزی او را در اهواز دیدم، میگفت ...
بخوانید