یک نفر از تیمارستانی دیدن میکرد. اتفاقاً به مریضی برخورد که بهآرامی گریه میکرد و میگفت: «پروانه، پروانه»
بخوانیدRecent Posts
مرگ در ساعت ۱۰ صبح / یک داستان انگیزشی
چند وقتی بود در بخش مراقبتهای ویژه یک بیمارستان، بیماران یک تختِ بهخصوص در حدود ساعت ده صبح روزهای یکشنبه جان میسپردند
بخوانیددلسوزی ملا / یک داستان انگیزشی
همسایه ملانصرالدین با ناراحتی نزد وی آمد. به او گفت: ملای عزیز، همانطور که میدانی من یک مرغدانی بزرگ دارم.
بخوانید