روزهای آخر تابستان بود. هوای دشت گرم و مهآلود و خفه بود. زمین تفتیده بود و میجوشید. هُرم گرما مثل آتش دوزخ بدن را می جزاند. بدتر آنکه باغهای خرما را آب داده بودند،
بخوانیدبایگانی/آرشیو برچسب ها : گرفتن حق
داستان کودکانه آموزنده: الاغ پیر و گرگ ها / حمله سگ ولگرد به خر بیچاره
روزی روزگاری در دهکده ای الاغی به دنیا آمد. همه الاغ را دوست داشتند. مرد ثروتمندی الاغ را برای پسرش خرید . اما دست سرنوشت چیز دیگری برای الاغ قصه ما نوشته بود که چندان خوشایند نبود. خلاصه این قصه این است که: باید حق خود را بگیریم چون: حق گرفتنی است، نه دادنی!
بخوانید