Tag Archives: گرتل

قصه کودکانه پیش از خواب: آشپز شکمو

قصه-های-شب-برای-کودکان-آشپز-شکمو

روزی روزگاری دختری بود به نام گرتل. گرتل آشپز بود، اما یک آشپز شکمو. او دست‌پخت خوبی داشت. ولی عادت بدی داشت، عادتش این بود که اول خودش از غذایی که درست می‌کرد، می‌خورد و می‌گفت: «آشپز باید بداند غذایش چه مزه‌ای دارد.»

بخوانید

قصه کودکانه قدیمی: هانسل و گرتل / در دام جادوگر

هانسل و گرتل-داستان تصویری کودکان--ایپابفا سایت قصه و داستان (2)

هانسل و گرتل دو خواهر و برادر بودند که به همراه پدر و نامادریشان در جنگل زندگی می کردند. آن سال قحطی بدی شده بود و غذا برای خوردن نبود.برای همین، نامادری می خواست آنها را در جنگل رها کند تا از گرسنگی بمیرند. اما آنها هر بار نجات می یافتند تا اینکه به خانه یک جادوگر بدجنس رسیدند ...

بخوانید

داستان کودکانه: هانسل و گرتل در خانه شکلاتی / هنسل و گرتل

قصه هانسل و گرتل

روزی هانسل و گرتل برای گردش رفتند به جنگلی که بسیار زیبا به نظر می آمد. آنها گلهای شقایق، بنفشه و تمشك می چیدند و به آواز مرغان خوشخوان جنگلی گوش می دادند و از تماشای ورجه فروجه سنجابها در روی درختان لذت می بردند.

بخوانید

داستان کودکانه: خانه شکلاتی || قصه هانسل و گِرِتل

داستان مصور کودکان-خانه شکلاتی -هانس و گرتل-کتاب کودک-ایپابفا (2)

در یک کلبه کوچک دهاتی ، پیرمرد کشاورزی زندگی می کرد که دو بچه داشت ... یک دختر بنام « گرتل » و یک پسر بنام « هانس» . این مرد بیچاره خیلی فقیر و بدبخت بود و با بچه های کوچولوی خود زندگی بسیار مشکلی را می گذارند ... با وجود اینکه از صبح تا شب کار می کرد و زحمت می کشید ، نمی توانست پول خوبی در بیاورد .

بخوانید