قصههای لافونتِن: داستان گربه، راسو و خرگوش || قاضی فاسد قصههای لافونتن 566 داستان آموزنده: خرگوشی چند روزی از خانۀ خود سفر کرد. یک روز راسویی از جلوی خانۀ او میگذشت دید کسی در آن نیست. چون خسته بود و جایی را نداشت توی آن خانه منزل کرد. چند روز بعد خرگوش از سفر بازآمد. بخوانید