سالهای سال پیش، توی یک دهکدهی کوچولو، پیرزن کوچولویی تنهای تنها، توی یک خانهی کوچولو زندگی میکرد. یک روز که پیرزن کوچولو چیزی برای خوردن نداشت، از خانه بیرون رفت و یک گردوی کوچولو پیدا کرد؛ کجا؟ درست زیر یک درخت کوچولوی گردو؛
بخوانیدبایگانی/آرشیو برچسب ها : کمک به فقیر
قصه صوتی پگاه قصه گو: مورچه و کبوتر و 4 قصه دیگر / با صدای: پگاه رضوی #6
فهرست قصه های این مجموعه: مورچه و کبوتر / من سنگ نیستم / من همانم / هر کسی کار خودش / قمری و هیزم شکن فقیر
بخوانیدداستان زیبا و آموزنده: افطار شیرین || کمک به نیازمندان
علی بود، فاطمه بود، و فرزندان دلبندشان. آنها روزه بودند. نزدیک افطار سفرهای پهن کردند. در سفره یککاسه شیر، یک ظرف آب و دو قرص نان گذاشتند. غذایشان همین بود.
بخوانید5 داستان آموزنده درباره کمک کردن به دیگران
هر که حاجت برادر مؤمن خود را بر آورده کند مثل آن است که تمام عمر را عبادت کرده است.
بخوانید5 داستان آموزنده درباره فقر و نداری و کمک به نیازمند
ارمغان شخص مؤمن در دنیا، بی چیزی اوست.
بخوانید