داستان کودکانه: چنگ سحرآمیز || قصه شب برای کودکان داستان مصور کودکان 538 روزی روزگاری، دورهگردی بود که هرروز در جای همیشگیاش در میدان بازار مینشست و چَنگ مینواخت. چنگ او یک چنگ معمولی نبود؛ یک چنگ سحرآمیز بود. بخوانید