بایگانی/آرشیو برچسب ها : پیش داوری

قصه ایرانی: تا به نفع تو بود زر بود؟ / معیارهای دوگانه در قضاوت

قصه-شیرین-ایرانی-تا-به-نفع-تو-بود-زر-بود؟

روزی روزگاری در شهری کوچک یک قاضی خسیس و طمع‌کار زندگی می‌کرد. مرد قاضی پسری داشت بسیار شرور و مردم‌آزار که کسی از دست کارهای او در امان نبود. روزی پسر قاضی همین‌طور که در کوچه قدم می‌زد، دید که گربه‌ی همسایه روی دیوار و در آفتاب لم داده و خوابیده است.

بخوانید

داستان کودکانه: کرم حسود || زود قضاوت نکنیم!

داستان کودکانه: کرم حسود || زود قضاوت نکنیم! 1

یک روز بهاری، کرم سبزرنگی روی برگ درختی نشسته بود. پروانه‌ی زیبایی را دید که بال‌زنان، در نسیم پرواز می‌کرد. کرم با خودش گفت: «این عادلانه نیست که من روی این برگ بنشینم و هیچ کاری برای انجام دادن نداشته باشم و هیچ جایی نتوانم بروم...

بخوانید

داستان کودکانه: راسو و کودک || آینده نگر باشید و زود قضاوت نکنید

قصه-کودکانه-راسو-و-کودک

داستان آموزنده: زن و مردی در خانۀ بزرگی با پسر کوچکشان زندگی می‌کردند. آن‌ها از یک راسوی رام و دست‌آموز نگهداری می‌کردند. راسو و کودک خیلی همدیگر را دوست داشتند. آن‌ها باهم بازی می‌کردند.

بخوانید

قصه آموزنده «گناه مرغ خانگی» – از روی ظاهر نباید درباره افراد و رویدادها قضاوت کرد

kelile کلیله و دمنه - قصه های خوب جلد 1

قصه‌ای آموزنده از کتاب کلیله‌و‌دمنه درباره اینکه نباید ظاهربین بود و افراد و اتفاقات را از روی ظاهرشان قضاوت کرد. بلکه باید حقیقت‌بین بود و همه چیز را واقعاً همانطور که هست دید.

بخوانید