داستان آموزنده: گربهای بود جنگجو و موش آزار. هرکجا موشی را سراغ میکرد او را میگرفت و میخورد، آنقدر موش گرفت و کشت و خورد که نزدیک بود نسل موشان برافتد.
بخوانیدTag Archives: پیشنهاد
قصههای لافونتِن: داستان روباه دمبریده | پیشنهاد باید منطقی باشد
قصه آموزنده: روباه پیری که مرغ و خرگوش و خروسِ فراوان خورده بود روزی سراغ جایی رفت که گمان میکرد طعمهای میتواند پیدا کند. ازقضا بوی کباب به دماغ او خورد و بیتاب شد. احتیاط را از دست داد و بهسوی جایی که بوی کباب میآمد شتافت.
بخوانیدداستان مصور کودکانه: موشها و گربهی زنگولهدار
روزی روزگاری خانه بزرگی بود که موشهای زیادی در آن زندگی میکردند. موشها هر جا که دلشان میخواست میرفتند و هر کاری که میخواستند میکردند
بخوانید