روزی پلنگ مهربانی به اسم باگیرا صدای عجیبی شنید. صدا از رودخانه میآمد. وقتیکه باگیرا به آنجا رفت، روی آب، قایقی کوچک و شکسته دید. توی قایق سبدی بود
بخوانیدبایگانی/آرشیو برچسب ها : پسر جنگل
قصه صوتی کودکانه: عنکبوت گرسنه و لاک پشت و 4 قصه صوتی دیگر / با صدای: پگاه قصهگو #44
فهرست قصه های این مجموعه: 1- عنکبوت گرسنه و لاک پشت 2- لاک پشتی با یک خال سفید 3- لالایی گل ها 4- لحاف ملا 5- مامور و کدخدا
بخوانیدقصه کودکانه: تارزان و مسابقه موز چینی
کالا گفت: «تارزان! بیایید خودمان را سرگرم کنیم تا از کسالت بیرون بیاییم.» تانتور، مثل همیشه نگران شد و گفت: «همهچیز برای ما خستهکننده است.»
بخوانیدقصه کودکانه تارزان در قبیله گوریلها
یک روز، در یک جنگل سبز و پردرخت، گوریلی به اسم کالا مشغول راه رفتن بود که ناگهان صدای گریۀ پسربچهای از داخل یک کلبه توجه او را به خود جلب کرد. در همان موقع، سروکلۀ پلنگ درندهای، در آن نزدیکی پیدا شد.
بخوانید