گلبهار خواب دید پروانه شده. وقتی گلبهار از خواب بیدار شد دید کسی او را صدا میکند: گلبهار! گلبهار! _ کی داره منو صدا میکنه؟ _ منم. منم. پروانه ...
بخوانیدبایگانی/آرشیو برچسب ها : پروانه
قصه کودکانه پیله: داستان کرم های ابریشم
روزی روزگاری در جایی از این دنیای بزرگ، جنگل زیبایی بود که درختان بلند سر به فلک کشیدهای داشت. در این جنگل همه جور حیوانی زندگی میکرد: از چرندهوپرنده گرفته تا خزنده و درنده.
بخوانیدداستان کودکانه: کرم حسود || زود قضاوت نکنیم!
یک روز بهاری، کرم سبزرنگی روی برگ درختی نشسته بود. پروانهی زیبایی را دید که بالزنان، در نسیم پرواز میکرد. کرم با خودش گفت: «این عادلانه نیست که من روی این برگ بنشینم و هیچ کاری برای انجام دادن نداشته باشم و هیچ جایی نتوانم بروم...
بخوانیدشعر کودکانه: مامان جون! وقتی تو رو میبینم
شعر کودک: مامان جونم! مامان جون! وقتی تو رو میبینم، میخوام یه پروانه بشم، رو دامنت بشینم
بخوانیدشعر کودکانه: پروانه جان || دعا برای شادی تمام بچهها کن
شعر کودک: دیدی که پروانه پرید، پَر، پَر، رفت و به آسمون رسید، پَر، پَر
بخوانید