بایگانی/آرشیو برچسب ها : واسیلیسا

داستان عامیانه: سیندرلای روسی / واسیلیسای زیبا

داستان عامیانه روسی سیندرلای روسی واسیلیسای زیبا (17)

سال‌ها پیش، تاجر ثروتمندی با همسر و تنها دخترش زندگی می‌کرد. اسم دختر، واسیلیسا بود. واسیلیسا هنوز بچه بود که مادرش سخت بیمار شد. یک روز، مادرش او را صدا کرد و گفت: «گوش کن، دخترم. من دارم می‌میرم، فرصت زیادی ندارم. این عروسک کوچک را بگیر و همیشه با خود داشته باش.

بخوانید

قصه روسی: واسیلیسای خردمند / افسانه «ایوان» پسر بازرگان #12

کاور-قصه-کهن-روسی-واسیلیسای-خردمند

دهقانی مقداری گندم کاشت و چون هنگام درو فرارسید، محصول مزرعه‌اش به‌اندازه‌ای زیاد بود که به‌زحمت توانست آن را گردآورد. گندم را با ارابه به خانه برد، کوبید، پوستش را گرفت و در خانه‌اش انبار کرد.

بخوانید