قصه کودکانه: شیر، مار و کالولو خرگوشه || قدر بزرگترها و سالمندان را بدانیم! قصه های کودکانه 1,794 زمانی شیر خیلی بزرگی وجود داشت و چون خیلیخیلی بزرگ بود او را سلطان شیرها مینامیدند. این شیر يك روز گفت: «حیوانهای پیر هیچ فایدهای ندارند. تنبل هستند و دیگر اینکه علف و غذائی را که جانورهای جوان برای رفع گرسنگی باید بخورند میخورند. بخوانید